به گزارش عصر شهروند، چند وقتی است موضوع منع به کارگیری مدیران بازنشسته مطرح شده است و در پی آن به تدریج با بازنشستگان وداع کرده و عذرشان را خواستهاند. فارغ از داوری درباره این قانون و تصمیم، اما نکته اساسی این است که با رفتن بازنشستگان از ادارات، هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد.
روزنامه روزان در یادداشتی به قلم علی زمانیان روزنامه نگار آورده است: زیرا مشکل کشور این نیست که برخی از بازنشستگان هنوز سر کارند بلکه این است که افکار و ایدههای ناتوان و ناکارآمدی وجود دارد که باید آنها را بازنشسته کرد. با پایین آوردن متوسط سن کارمندان و کارکنان دولت قرار است چه تحولی صورت گیرد؟
اما این قانون با چه هیاهویی اجرا میشود و تو گویی اگر بازنشستگان بروند، همه چیز روبه راه میشود. خبر بد این است که هیچ چیز روبه راه نمیشود؛ و خبر بدتر اینکه قرار نیست ایدهها و اندیشههای ناکارآمد بازنشسته شوند.
یک سیستم سیاسی توانمند، بخش بزرگی از توانمندیاش را از نوسازی ایدهها و اندیشه های حاکم اخذ میکند. ایدهها و اندیشه هایی که ممکن است در گذشته، کارآمد بودهاند، اما اکنون پیر و فرتوت شده و باید بازنشسته شوند و حتی ممکن است در همان گذشته هم چندان چنگی به دل نمیزدهاند. نظریه «گردش نخبگان» پارِتو (جامعه شناس)، به منظور ورود ایدههای جدید به دایره قدرت بود و نه صرفا رفتن افرادی و آمدن افرادی دیگر. گرچه تحرک افراد میتواند در نوسازی سیاسی موثر افتد، اما این تحرک اندیشهها و نفوذ جریان اندیشههای نو به ساختار سیاسی است که سبب کارآمدی و توانمندتر شدن حکومت میشود.
وقتی ایدههای از کار افتاده و فرسوده هنوز جولان میدهند، تغییر افراد، دردی را درمان نمیکند. بازسازی اندیشهها و نوسازی ایدهها است که خون جدیدی در رگ سیاست وارد میکند و موجب طراوت و سرزندگی میگردد.
نظامی که نتواند اندیشمندان و اندیشههای جدیدشان را جذب نماید، بهتدریج از میان تهی میگردد. توازن نخبگان درون و برون حاکمیت به نفع برون حاکمیت، به هم میخورد و از آن پس، مدام با دستاندازهای فرساینده و نابسامانیهای سیاسی بحرانساز مواجه میگردد. حکومت به نظریههای جدید و ایدههای کارآمد محتاج است.
نظام سیاسی بیش از هر چیز در ساحت اندیشه و ایدههای انتظام بخش، نیازمند جوانگرایی است. ساده اندیشی است که جوانگرایی را صرفا کاهش متوسط سن کارمندان و کارگزاران دولت قلمداد نماییم. موضوع ساده سن نیست که بتوان با یک بخشنامه حل و فصلش کرد. بلکه ایدههای نو و اندیشههای جدید، ملاک عمل است. وقتی ایدهها و اندیشههای چابک و چالاک، جوان، کارآمد و متناسب با نیاز زمانه وارد ساختار سیاسی نمیشود، وقتی دروازه سیاست، همچنان بر پاشنه ایدههای متروک و ناتوان میچرخد، چه فرقی میکند که کارگزاران و مدیران دولت، سی ساله باشند یا پنجاه ساله؟
سارتر در مقدمه کتاب سیاستِ فرهنگ چنین مینویسد: «هنگامی که دستگاه از کار میافتد یا صدا میکند، به جای آنکه خود را به دست تعمیر بسپارد، چند تن از مسئولان را از میان بر میدارد. که کار بی فایدهای است.»
منبع: ایرنا