به گزارش عصرشهروند ورزشی ،بیش از دو ماه از این جمله رسول پناه که گفته بود «به هیچ عنوان اجازه جدایی به بشار رسن نخواهیم داد» می‌گذرد و حالا بشار سومین جلسه تمرینی در تیم جدید خود، القطر را سپری می‌کند. رسن پس از فینال لیگ قهرمانان آسیا در دوحه ماند و همان جا مذاکراتش را پیش برد و سرانجام به تیم زردپوش قطری پیوست تا جدایی های پرسپولیس نسبت به لیگ نوزدهم دو رقمی شوند.
اما مسئله مبهم درباره رقم درآمدزایی پرسپولیس از فروش بشار است. باشگاه پرسپولیس در بیانیه خود تاکید کرد که «یکصد و بیست هزار دلار در زمان جایی به باشگاه پرداخت شده است.» این در حالی است که گزارش های موثق رسانه ها این رقم را ۱۳۰ هزار دلار پیش بینی کرده اند و نزدیکان بشار رسن نیز عدد ۱۴۰ هزار دلار را مطرح می‌کنند.
این البته یک طرف ماجراست. باشگاه پرسپولیس اعتقاد دارد که ۲۶۰ هزار دلار حقوقی که قرار بود تا نیم فصل به بشار پرداخت شود و حالا نشده نیز باید به این رقم اضافه شود تا درآمدزایی پرسپولیس به ۳۸۰-۴۰۰ هزار دلار برسد. ماجرایی که بخشی از هواداران پرسپولیس آن را قبول ندارند و یک مغلطه می‌دانند. آن ها می‌گویند که بشار رسن تنها در ۵ بازی شرکت داشته و حتی طبق قرارداد خود نیز نباید این رقم را دریافت می‌کرد.
نکته دیگر مسئله «بی اطلاعی از جدایی بشار» است که از زبان کادرفنی پرسپولیس بیرون آمده بود. حمید مطهری و یحیی گل محمدی روی این ادعا پافشاری کردند و حتی گفتند که اگر می‌دانستند چنین توافقی انجام شده «اجازه جدایی به بشار نمی‌دادند.» این در حالی است که پس از صعود پرسپولیس به فینال آسیا، علاوه بر مدیران باشگاه پرسپولیس، حتی کارمندان ساده نیز از علاقه بشار به جدایی و قطعیت نظرش روی این موضوع اطلاع داشتند و مشخص نیست که یحیی گل محمدی چرا از این ماجرا مطلع نبود. شاید هم او انتظار داشت که مدیران باشگاه به صورت مستقیم این موضوع را با وی در میان بگذارند.
یک سوال بزرگ درباره جدایی بشار رسن این است که چرا وقتی پرسپولیس با تاکید بر قراردادی که در تابستان اخیر تمدید کرد، موفق به حفظ بشار (باوجود لایو اینستاگرامی و…) شد، مدیران این باشگاه تصمیم گرفتند که توافق نامه ای را با ستاره عراقی امضا کنند که اختیار جدایی را در دست او قرار می‌داد؟ چون اساسا اگر بشار طبق قرارداد قبلی اختیار خروج را در دست داشت، بعید است که با طرح درخواستش در لایو اینستاگرامی و سپس حضور چند باره در باشگاه، ماجرا را پیش می‌برد و می‌توانست مثل حالا، به راحتی جدا شود. منبع
